درک سوییچهای مدیریتی 10G
چه چیزی سوییچهای مدیریتی 10G را منحصر به فرد میکند؟
سوئیچ مدیریتی 10G در زمینه زیرساختهای شبکه موجهایی را به وجود آورده است، زیرا میتواند دادهها را با سرعت ده گیگابیت در ثانیه پردازش کند. این نوع افزایش سرعت باعث میشود عملکرد شبکهها به مراتب بهتر از مدلهای قدیمیتر باشد. سوئیچهای قدیمی نمیتوانند در برابر حجم عظیم دادههایی که در طول روز از آنها عبور میکند، پایبند باقی بمانند. در نتیجه تاخیر ایجاد شده باعث کُندی کل سیستم میشود. آنچه 10G را متمایز میکند، تنها سرعت خام نیست، بلکه چیزهایی است که درون این دستگاهها جاسازی شده است. بیشتر مدلها به مدیران اجازه میدهند تنظیمات را از راه دور و از هر نقطهای که دسترسی به اینترنت دارند، تغییر دهند. شرکتها از این قابلیت استقبال میکنند، زیرا به این معنی است که آنها میتوانند محل ایجاد گلوگاه ترافیکی را شناسایی کنند و قبل از اینکه مشکلات به سردرد بزرگی تبدیل شود، آنها را برطرف کنند. علاوه بر این، قابلیتهایی مانند تنظیمات VLAN، پورت میرورینگ (بازتاب پورت) برای عیبیابی و پروتکلهای SNMP که در بیشتر دستگاهها به صورت پیشفرض وجود دارند، نیز در این دستگاهها یافت میشوند. تمام این امکانات به تیمهای فناوری اطلاعات کمک میکند تا دقیقاً بدانند چه اتفاقی در شبکههایشان در حال رخ دادن است و در عین حال اطلاعات حساس را از دیدگان کنجکاوانه دور نگه دارند. برای شرکتهایی که عملیاتهای حیاتی آنها به صورت مداوم در حال اجراست و هرگونه وقفه مالی است، سرمایهگذاری در تجهیزات با کیفیت 10G اغلب در طول زمان بازدهی خوبی دارد.
مزایای سرعت 10G در زیرساخت شبکه
ایجاد سرعتهای 10G در سیستمهای شبکه، مزایای متعددی را به همراه میآورد که هم بهرهوری و هم قابلیت گسترش فناوری را در سازمانها افزایش میدهد. پهنای باند بیشتر به این معنی است که دستگاههای زیادی میتوانند بدون ایجاد انسداد در شبکه بهصورت همزمان ارتباط برقرار کنند، بنابراین همه میتوانند کارهایشان را سریعتر انجام دهند. این پهنای باند اضافی در مکانهایی که در تمام ساعات روز به امور زنده (real time) نیاز است، اهمیت بیشتری دارد، فکر کنید به مکالمات ویدئویی در جلسات یا بازیهای چندنفره که حتی تأخیرهای کوچک هم احساس بزرگی دارند. شرکتهایی که به 10G ارتقا مییابند، در مدیریت حجمهای بالاتر داده در آینده نیز پیش از سایرین قدم برمیدارند. با پیچیدهتر شدن محاسبات ابری و ظهور مداوم فناوریهای جدید، انتقال به این شبکههای سریعتر دیگر تنها یک امر آرزومندی نیست. این امر ضروری است اگر کسبوکارها بخواهند بدون برخورد با موانع در آینده، به رشد خود ادامه دهند.
ویژگی های کلیدی برای ارزیابی
پیکربندی پورت: گزینههای SFP+ نسبت به 10GBase-T
بررسی گزینههای پورت سوئیچ به این معنی است که باید بفهمید چه چیزی SFP+ را از پورتهای 10GBase-T متمایز میکند. نوع SFP+ بهتر با کابلهای فیبر نوری کار میکند و به طور کلی مسافتهای طولانیتری را با سرعت بیشتری نسبت به گزینه مبتنی بر مس 10GBase-T پشتیبانی میکند. برای شرکتهایی که سعی دارند بفهمند آیا به سرعت بیشتر یا دسترسی بهتر نیاز دارند، بسته به اینکه چه تجهیزاتی را قبلاً نصب کردهاند، این موضوع اهمیت زیادی دارد. با استفاده از SFP+، کسبوکارها دسترسی به انواع مختلفی از ماژولهای فیبری پیدا میکنند که این امر به آنها گزینههای بیشتری برای اتصال دستگاهها به هم فراهم میکند. در همین حال، 10GBase-T از کابلکشی اترنت قدیمی که بیشتر مکانها از آن بهره میبرند، به خوبی استفاده میکند و ممکن است باعث صرفهجویی در هزینهها شود، چرا که دیگر نیازی نیست که کابلهای کاملاً جدیدی در همه جا کشیده شود. در نهایت، تصمیمگیری به این بستگی دارد که برای شبکه شما چه چیزی اهمیت بیشتری دارد: سرعت حرکت دادهها یا مسافتی که باید دادهها طی کنند.
مدیریتشده یا غیرمدیریتشده: نظراتی درباره کنترل و امنیت
هنگام تصمیمگیری بین سوئیچهای مدیریتی و غیرمدیریتی، اکثر افراد به این نکته توجه میکنند که چه نوع کنترلی نیاز دارند و امنیت چقدر برای پیکربندی آنها اهمیت دارد. سوئیچهای مدیریتی با ابزارهای اضافی برای نظارت بر ترافیک، تنظیم گزینهها و حفظ امنیت، کنترل بهتری از عملکرد کلی شبکه در اختیار متخصصان فناوری اطلاعات قرار میدهند. این سوئیچها زمانی که نیاز به تقسیم بخشهای مختلف شبکه یا ایجاد کانالهای امن برای اطلاعات حساس باشد، بسیار مناسب هستند. از سوی دیگر، سوئیچهای غیرمدیریتی راهاندازی سادهتری دارند و در ابتدا ارزانتر هستند، هرچند اجازه تنظیمات دقیقتر از سطح اتصالات پایه را به مدیران نمیدهند. این موضوع آنها را برای مکانهایی که امنیت بالا و کنترل دقیق اهمیت زیادی دارد، کمتر مناسب میکند. شرکتهایی که نگران حفاظت از دادههای خود و داشتن نظارت کامل هستند، معمولاً استفاده از سوئیچهای مدیریتی را در بلندمدت بهعنوان سرمایهگذاریای موثر برای مدیریت بهتر شبکه انتخاب میکنند.
پشتیبانی از توان الکتریکی از روی اترنت (PoE) برای دستگاههای متصل
در مورد سوئیچهای مدیریتی 10G، ارائه برق اترنت (PoE) تقریباً برای اجرای چیزهایی مانند دوربینهای IP، تلفنهای VoIP و نقاط دسترسی بیسیمی که امروزه به آنها متکی هستیم، ضروری است. مزیت واقعی چیست؟ عدم نیاز به کابلهای برق اضافی در همه جا، که باعث کاهش فوضی کابلها و آسانتر شدن نصب میشود. عاملی که باعث عملکرد خوب PoE میشود، ارسال برق از طریق همان کابلهای شبکه است که دادهها را نیز منتقل میکنند. این امر منجر به نصبهای سادهتر و صرفهجویی در هزینهها میشود، زیرا هیچ کابلکشی اضافی مورد نیاز نیست. برای متخصصان فناوری اطلاعات که شبکهها را مدیریت میکنند، دانستن دقیق بودجه برقی که سوئیچ آن را فراهم میکند زمانی که چندین دستگاه را بدون بارگذاری بیش از حد سیستم متصل میکنند، امری بسیار مهم است. این سوئیچهای PoE واقعاً به بهینهسازی پروژههای زیرساختی کمک میکنند و دردسرهای نصب را به حداقل میرسانند.
عوامل عملکرد و قابلیت اعتماد
مدیریت تاخیر در محیطهای سرعت بالا
مدیریت تاخیر همچنان امری مهم برای اطمینان از اجرای بدون مشکل در محیطهای شبکه پرسرعت است. سوئیچهای مدیریتی 10 گیگابیتی که امروزه شاهد آنها هستیم، دارای معماریهایی هستند که بهطور خاص برای پاسخگویی به الزامات زمانبندی سختگیرانهای که سرعت بالا ایجاد میکند، طراحی شدهاند. مدیران شبکه اغلب در زمانی که نیاز به توزیع مناسب پهنای باند در بین انواع مختلف ترافیک دارند، به روشهایی مانند شکلدهی به ترافیک روی میآورند. این امر به این معنی است که برنامههای حیاتی مانند کنفرانسهای ویدئویی یا خدمات VoIP به اندازه کافی منابع را دریافت کنند و با جریانهای داده کماهمیتتر دچار انسداد نشوند. پیکربندی پروتکلهای کیفیت خدمات (QoS) نیز نقش بزرگی در کنترل تأثیر تاخیر بر عملکرد کلی شبکه ایفا میکند. تنظیمات QoS به شبکهها این امکان را میدهد تا بستههای داده ورودی را دستهبندی کنند و تصمیم بگیرند کدام یک باید زودتر منتقل شوند، بهاینترتیب زمان انتظار کاهش یافته و کیفیت خدمات حتی در زمانی که شبکه درگیر مدیریت اتصالات متعدد همزمان است، حفظ میشود.
کیفیت سرویس (QoS) برای اولویتبندی ترافیک
کیفیت خدمات یا QoS نقش کلیدی در مدیریت نحوه برخورد با ترافیک شبکه ایفا میکند تا برنامههای مهم دچار مشکل یا قطعی نشوند. شرکتهایی که قوانین QoS را پیاده میکنند، در واقع تصمیم میگیرند که چه مقدار پهنای باند به کجا تخصیص یابد، بر اساس نیاز واقعی هر خدمت. این موضوع برای مکانهایی که سیستمهای VoIP را اجرا میکنند یا از استریم ویدیویی منظم استفاده میکنند بسیار مهم است، چون این برنامهها به اتصالات پایدار نیاز دارند. با پیکربندی مناسب QoS، شرکتها عملیات روانتری را تجربه میکنند، چون شبکههایشان حتی در زمانی که حجم زیادی داده در حال حرکت است، قابل اعتماد باقی میمانند. این تفاوت تأثیر بسزایی در جریان کار روزانه دارد و از کندیهای ناخوشایند ناشی از بارگذاری بیش از حد شبکه میکاهد.
ویژگیهای فرعی برای زمان بندی شبکه
وجود پشتیبانی در شبکهها واقعاً اهمیت دارد تا در صورت بروز مشکلات، سیستمها به کار خود ادامه دهند و خدمات همچنان در دسترس باشند. اتصال چندین ارتباط شبکهای به یکدیگر (Link Aggregation) با ترکیب چند اتصال شبکه به عنوان یک مجرای بزرگ، سرعت انتقال داده را افزایش میدهد و در عین حال مسیرهای پشتیبانی فراهم میکند در صورت بروز مشکل. بیشتر سیستمها امروزه شامل دو منبع تغذیه مجزا هستند که این امر به عنوان یک اطمینان در برابر قطعی ناشی از مشکلات برق عمل میکند. همچنین پروتکلهایی مانند Spanning Tree Protocol (STP) وجود دارند که از تشکیل حلقههای مخرب در شبکه جلوگیری میکنند، چیزی که میتواند باعث فروپاشی کل سیستم شود. همه این اجزا با هم کار میکنند تا احتمال قطعی کامل ارتباط را کاهش دهند، چیزی که هر کسبوکاری میخواهد از آن اجتناب کند، چون توقف فعالیتها هم هزینهبر است و هم مشتریان را ناراحت میکند.
انتگراسیون با زیرساخت شبکه موجود
سازگاری با تجهیزات گیگابیت قدیمی
برای ادغام فناوری جدید در پیکربندیهای موجود، استفاده از سوئیچهای مدیریتی 10G در کنار تجهیزات گیگابیت قدیمی اهمیت زیادی دارد. بیشتر شرکتها از قبل شبکههایی را در اختیار دارند، بنابراین سوئیچهای جدید معمولاً با تجهیزات موجود هماهنگی خوبی دارند. مزیت چیست؟ عملکرد بهتر بدون نیاز به تخریب کلیه ساختار که باعث صرفهجویی در هزینه و کاهش مشکلات در زمان پیادهسازی میشود. قبل از اقدام، بررسی پیکربندی فعلی شبکه منطقی است. این امر به شناسایی موانع احتمالی در ابتدای کار و برنامهریزی برای انتقالی بدون دردسر کمک میکند تا از ایجاد مشکلات جدی برای مدیران فناوری اطلاعات در آینده جلوگیری شود. یک ارزیابی دقیق معمولاً نقاط ضعف موجود را مشخص میکند و امکان ارتقاء بدون دردسر را فراهم میکند نه اینکه مجبور به انجام تغییرات دردناک و گسترده شوید.
استراتژیهای پشتیبانی قابل پشتهبندی یا مستقل
هنگام تصمیمگیری بین سوئیچهای استکپذیر و مستقل، شرکتها باید به این فکر کنند که کدام گزینه با موقعیت خاص آنها سازگارتر است. مدلهای استکپذیر به شرکتها اجازه گسترش میدهند، چرا که میتوانند به سادگی واحدهای اضافی را هنگام گسترش شبکه به آن متصل کنند، بدون اینکه نیاز باشد کل سیستم را از هم باز کرد. سوئیچهای مستقل اغلب در ابتدا سادهتر برای راهاندازی هستند، اگرچه گسترش آنها معمولاً به معنای خرید تجهیزات بیشتر در آینده است. تصمیمگیری در نهایت به این بستگی دارد که شرکت چقدر انتظار رشد را دارد و اینکه میخواهد چه مقدار هزینه را در ابتدا و چه مقدار را در آینده پرداخت کند. برخی از سازمانها با توجه به تغییر نیازهایشان در طول زمان، مجبور به تغییر مداوم بین این دو نوع سوئیچ میشوند.
محافظت از آینده با تواناییهای چند گیگابیتی
وقتی شرکتها سوئیچهایی را انتخاب میکنند که از سرعتهای چند گیگابیتی پشتیبانی میکنند، در واقع سرمایهگذاری در دوام شبکه خود را انجام میدهند. بدون این دسته از قابلیتها، شبکهها تمایل دارند به سرعت منسوخ شوند، به محض اینکه فناوریهای جدید وارد بازار شوند. ایده کلی پشت ساختن شبکههای مقاوم در برابر آینده تنها یک مفهوم نظری نیست. این به معنای واقعی نگاه کردن به این است که چه میزان پهنای باند در زمان رشد کسبوکار مورد نیاز خواهد بود، که این امر به جلوگیری از تعویضهای گران قیمت سختافزاری در آینده کمک میکند. توقف خدمات در حین ارتقاء، سردرد دیگری است که با این روش از بروز آن جلوگیری میشود. هرچند هزینههای اولیه ممکن است بالا به نظر برسند، اما بیشتر مدیران فناوری اطلاعات در مییابند که هزینه کردن بر روی راهکارهای سوئیچینگ انعطافپذیر در طول زمان سودآور خواهد بود، بهویژه با توجه به افزایش مداوم نیازهای دادهای در بخشهای مختلف.